سيدم،دنياي مني تو!!

سيد محمد داشت باسر و صدابازي مي كرد بهش ميگم:"مامان؛ آروم تر بازي كن بابايي مريض شده مي خواد استراحت كنه" عين كلاه قرمزي مياد تو صورتمو ميگه:" چرا بابايي مريض شده؟ " من موندم توش كه چي جوابشو بدم؛ آخه باباش هميشه بهش سفارش ميكنه مواظب باش سرما نخوري يا اگه با لباس كم بره بيرون دعواش ميكنه كه باباجان مريض ميشي... و از اين حرفا. حالامن چه بهانه ايي براي سرما خوردگي باباش بيارم؟؟؟؟ ميگم:"خب ماماني هركسي ممكنه مريض بشه ديگه" هنوز حرفم تموم نشده ميگه:"گربه ها هم مريض ميشن؟" من:" " وسيدك هنوز دنبال جواب سوالش. .. ...

سيدمحمد ديروز عصر از خواب بيدار شده آجيش ميگه :"داداش بيا تو آشپزخونه خامه شكلاتي بخور" سيد از توي تختش بي حوصله ميگه :"آبجي بيار همينجا؛ من استرس گرفتم نميتونم بيام!!!" بهش ميگم :"مامان استرس يعني چي ؟" ميگه:"از همونا كه يه بار آبجي حنانه گرفته بود" واقعا استرس يعني چي؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! ...

من پاي جانماز ايستادم سيد چشماش تو كامپيوتر سيد:"مامان خوش به حال شما و آبجي حنانه" من:"چرا؟" سيد:"آخه ميتونيد نماز بخونيد" من:"خب تو هم بخون ماماني" سيد:"نه حرفاشو ميتونيد بخونيد" من:" " ...

روز جمعه بعد از اينكه حناني تكليف قرآنشو از روي قرآن بزرگه نوشت و روخوانيشو از روي قرآن كوچيكه تموم كرد؛ من مشغول جابه جايي اتاق ها شدم سيد محمد:"مامان منم كمكت كنم؟" من:"باشه ماماني پتو هارو برام مياري تو اين اتاق؟" سيد محمد:"آره مامان" اولين پتو و دومين پتو و خلاصه پتو بزرگ ها رو كشون كشون بچه ام آورد نوبت پتو كوچيك ها كه شد با خنده گفت:"آبجي حنانه اين پتو كوچيكه مثل قرآن كوچيكه ي تو سبكه ولي از قرآن تو بزرگتره " من تو اين فكر بودم كه چه قشنگ مفاهيم بزرگتر و كوچكتر و نسبيت و قياس رو استدلال كرد خب پسر منه ديگه ...

من تو آشپزخونه دارم ظرف ميشورم، حنان فردا امتحان بخوانيم داره؛ سيد محمد داره شام ميخوره؛ حنان:"مامان من كلمات هم معني و مخالف رو از شما ميپرسم شما جواب بديد" مامان :"باشه" حنان ميپرسه و من جواب ميدم و سيدك هم تكرار ميكنه؛ حنان(جومعلمي گرفتش) :"آقاي پيش ذبستاني هر وقت از شما پرسيدم شما جواب بده" داداشش :"باشه" حنان:"خب آقا هم معني جديد؟" سيد محمد:" " حنان براي توضيح بيشتر:"داداش وقتي مثلا ميري لباس جديد ميخري يعني لباس چي گرفتي؟" سيد محمد:"لباس خرسي ،ماشيني،توپي..." حنان:" " من :" " سيد محمد:" " ... ...